امت وسط

کذلک جعلناکم امة وسطا لتکونوا شهداء علی الناس

امت وسط

کذلک جعلناکم امة وسطا لتکونوا شهداء علی الناس

مجموعه ای از نوشتارهای بنده که برداشت اینجانب از مسائل، با رویکرد اسلامی است
امید است که مورد توجه دوستان قرار گیرد و با انتقادات خود باعث پیشرفت مسائل مطرح شده و نظرات اینجاب شوید.

جهان بینی اسلامی(4)

جمعه, ۱۹ دی ۱۳۹۳، ۰۹:۱۱ ب.ظ

دین شناسی

 

  (بشر یک موجود خاصی است که زندگی اش باید زندگی اجتماعی باشد یعنی بدون اینکه با یکدیگر زندگی کنند و با یکدیگر ارتباط داشته باشند و زندگی تعاونی داشته باشند امکان پذیر نیست.)[1] همانظور که در مقدمه توضیح داده شد عالم ، عالم تزاحم است و این تزاحمات مانع سعادت است.[2]و هم در زندگی اجتماعی نیاز به قانونی دارد  و مجری قانون و هم(در آخرت سعادت و شقاوتی وجود دارد و برای این سعادت و شقاوت راهی و باید این راه به ما نشان داده شود)[3]ما خود از هدف و راه آگاهی نداریم و نیاز داریم که این راه به ما نشان داده شود و هم چنین در حوزه ی اجتماعی نیاز به مجری ای دارد این قانون که معصوم از خطا  اشتباه هم راه و الگو را به مردم نشان دهد هم این که در اجرای قانون معصوم باشد. و شریعت الهی فرقی دارد با تمام قانون های بشری؛ فارغ از اینکه این قانون را کسی وضع کرده است که به تمام ماهیت و نه گوشه ای از آن آگاهی دارد؛ که (در مسائل اجتماعی هم به این گونه نیست که تنها انسان را به مصلحت خویش رهنمون شود بلکه وی را به یک قدرت به نام ایمان مجهز می کند که انسان به حکم این قدرت مصالح اجتماعی را اجرا می کند.)[4]و به گونه ای میتوان آن را ضمانت اجرای این قانون نام برد که ایدئولوژی های ماتریالیستی فاقد این ضمانت اجرا هستند.

همانظور که گفته شد انسان کامل علت آفرینش و غایت تمامی مخلوقات است و این صادر اول بودن باعث می‌شود وی مسیر فیض الهی باشد و چون اراده الهی نیز بر این است که بدون سبب و مسبب فعلی را انجام ندهد، ولایت انسان کامل بر تمام هستی است و حقیقت وجودی خاتم الانبیاء(ص)بر تمامی عالم احاطه دارد و مسیر فیض و اراده الهی است و ولایت وی در تمامی جهان هستی جاری است و شریعتی که وی آورده است در بعد تکوین همان سنن و قوانین هستی و در تمام هستی جاری است و حرکت در صراط مستقیم ، حرکت در وجود انسان کامل است، به نحوی که کمال در این راه ، نزدیک شدن به مرتبه وجودی انسان کامل است.
نبی در هر جامعه ای الگو تحقق یافته شریعت است و مردم با اقتدا به این الگو است که به علت و غایت خود نزدیک می شوند وشریعت همان مکتبی است که تمام گزاره های مورد نیاز رسیدن به سعادت را در خود داشته باشد زیرا که از حکمت باری تعالی خارج از تصور است که مردم را بدون هدایت آفریده باشد یا طبق تعریفی که از حکمت ارائه دادیم. افرادی با استعداد رسیدن به سعادت خلق کندولی به آن ها فیض هدایت و سیراب شدن از مظهر انسان کامل را ندهد.



[1]نبوت،مرتضی مطهری،1389، ص 14

[2] البته اگر تزاحمی هم نبود باز هم انسان نیاز به مرشد و راهنما داشت برای رسیدن به هدف وراه رسیدن به آن البته اگر عمر نامحدود داشت می توانست با امتحان تمام راه ها خود سعادت خود را پیدا کند.

[3] نبوت، مرتضی مطهری، 1389،ص 12

[4]نبوت، مرتضی مطهری،1389، ص 15

 

نظرات (۲)

چه قدر متن ثقیلی بود !!!!
پاسخ:
:) اینو شهریور نوشتم الان ک خوندم دیدم راس میگی!
این تیکه های ی مقالس ! باید تا جایی که میتونستم متن خود شهید رو می آوردم و کوتاه مینوشتم واسه همین اینجوری شد!
حالا قابل فهم بود؟؟!
دوباره خوندم یه چیزایی فهمیدم. ولی همش و نه!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی